اما اگر دولت به جای تصدیگری، مسیر حرکت و رفتار خودش را مشخص کند، وضع بهتری خواهیم داشت و این مشخص کردن مسیر نیازی به برنامه پنج ساله ندارد؛ چراکه وقتی بودجه برای درآمدهای ناپایدار است و از لحاظ سیاسی نیز شرایط ما نامشخص و پرنوسان است نوشتن برنامه پنج ساله بیمعنی است! مثلا اگر دولت به جای یک برنامه جامع پنج ساله بیاید و بگوید ما میخواهیم به سمت آزادسازی اقتصادی و حذف موانع گمرکی حرکت کنیم، نتایج بهتری کسب خواهد شد.
گرچه تغییر دادن این راه 70 ساله خیلی سخت است، اما با توجه به توضیحات داده شده و نتایج عملیاتی که از 10 برنامه قبلی گرفته شده است، میتوان مطمئن بود که فایدههای این تغییر به هزینههایش میچربد. اینکه به صورت هستهای برنامهریزی کنیم و چند هسته مهم را برای کشور مشخص کنیم امر مغتنمی است، مثلا همین کار که بگوییم موضوع آب بسیار مهم است.
دولت روحانی در همین یک سال گذشته توانسته است به خوبی این نکته را مد نظر قرار دهد، یعنی هم توانسته است سمتگیری کلی اقتصاد را به خوبی مشخص کند و هم موضوعات حساس را بهصورت ویژه مد نظر قرار داده است و موفق شده بدون برنامهریزی به نتایج درخشانی دست پیدا کند.
نوشتن برنامه توسعه مستلزم ثبات اقتصادی است؛ بهعنوان مثال الان دریافت ارزی کشور از ناحیه فروش نفت دو برابر شده است و اگر توافق ژنو به نتیجه برسد، این درآمد چهار برابر خواهد شد و هر یک از این حالتها برنامهریزی متناسب با خودش را میطلبد و به نظر من برنامهریزی جامع پنج ساله در شرایط فعلی کار صحیحی نیست و برای این موضوع ما میتوانیم از تجربه کشور ترکیه استفاده کنیم که بدون برنامهریزی توانسته است گوی سبقت را از ما برباید و در نهایت باید تاکید کنم که اگر اراده برای توسعه در کشور وجود داشته باشد، سندهای بالادستی به مقدار کافی در کشور موجود است و کافی است وارد میدان عمل شویم.
نقل از اقتصادآنلاین